شکست
شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۴۹ ب.ظ
شده درد دل نکرده هنوز،کسی از حرفهات خسته شود
در امید و آرزوهایت، پیش چشمت درست ،بسته شود
شده از دستهای یخزدهات دست گرمی عزیز کم بشود
لشکری را که متحد کردی تا به میدان رسد دو دسته شود
دستهای سمت دشمنت برود،ساده از بودن تو دل بکند
از خودت یک شکست بد بخوری،قلبت از بیکسی شکسته شود
کاش هرگز این چنین نشود،اینکه مثل من از عبور کسی
تاروپود تنت،خیال و دلت، با تب و درد و غم گسسته شود
...............................
سلام
غزل های شما با احساسات بنده یکی هستند ...
زیبا بود ...
انشاءالله فردا مرادتون رو از ثاراالله بگیرید ...
یاحسین ...